سیب

به خوشمزگی سیب

سیب

به خوشمزگی سیب

دانلود بهترین عکس هایی که دیدین

این پاور پوینت رو از دست ندهید

از ادامه مطلب دانلود کنید

ادامه مطلب ...

ساخت بلندترین سیگار جهان + عکس

رسانه‌های رسمی کوبا اعلام کردند که یک کارخانه تولید سیگار موفق شد یک سیگار بلند تولید کرده و نام خود را در کتاب رکوردهای گنیس به ثبت برساند.

http://files.tabnak.com/pics/201104/201104281122304007.jpg

به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسانه‌های رسمی کوبا، کارخانه تولید سیگار این کشور موفق شد با تولید یک سیگار به طول بیش از 70 متر نام خود را در کتاب رکوردهای گنیس به ثبت برساند.


۵۰ سال بعد از نوروز ۱۳۹۰ ، اخبار ساعت ۲۰:۳۰

 

* قیمت هر سکه طلا امروز در بازار با ۶۰ میلیون تومان کاهش به یک میلیارد و چهل میلیون تومان رسید. 


* ایران خودرو: هفتاد و نهمین مدل پژو با نام پژو XD-870-PL Q آماده عرضه به بازار است که نسبت به مدل قبلی تحول زیادی داشته. طول آنتن آن ۱۰ سانتی متر افزایش داشته چراغ ترمز آن هم پررنگتر شده و فقط ۴۵ میلیون تومان گران تر است.

* دولت موفق شد نرخ تورم را کاهش داده و آنرا از ۶۳% به ۶۲/۵% برساند.

* یکصد و شصت و سومین قطعنامه شورای امنیت در مورد فعالیتهای هسته ای ایران به تصویب رسید. در عین حال رئیس آژانس هسته ای اعلام کرد علیرغم هشتصد و سی و دومین گزارش ایران در مورد فعالیتهای هسته ای هنوز ابهاماتی در این زمینه وجود دارد که امیدواریم به زودی بر طرف شود.

* به علت اتمام ذخایر نفت و گاز دولت در اطلاعیه ای از مردم عزیز ایران خواست امسال در مصرف ذغال جداً صرفه جویی نمایند.
ادامه مطلب ...

آگهی ختم آلفرد نوبل

آلفرد نوبل از جمله افراد معدودى بود که این شانس را داشت تا قبل ازمردن، آگهى وفاتش را بخواند! زمانى که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف(مخترع دینامیت) مرده است. آلفرد وقتى صبح روزنامه‌ها را می‌خواند با دیدن آگهى صفحه اول، میخکوب شد:  

«آلفرد نوبل، دلال مرگ ومخترع مر‌گ‌آورترین سلاح بشرى مرد»!  
 
آلفرد، خیلى ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟ پس به سرعت وصیت نامه‌اش را آورد. جمله‌هاى بسیارى را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌اى براى صلح و پیشرفت‌هاى صلح‌آمیز شود. امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح نوبل، جایزه‌هاى فیزیک و شیمى نوبل و ... می‌شناسیم. او امروز، هویت دیگرى دارد.
 یک تصمیم، براى تغییر یک سرنوشت کافى است.

تور پیر زن ها

تعدادى پیرزن با اتوبوس عازم تورى تفریحى بودند. پس از مدتى یکى از پیرزنان به پشت راننده زد و یک مشت بادام به او تعارف کرد.
راننده تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد. در حدود ٤٥ دقیقه بعد دوباره پیرزن با یک مشت بادام نزد راننده آمد و بادام‌ها را به او تعارف کرد. راننده باز هم تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد.
این کار دوبار دیگر هم تکرار شد تا آن که بار پنجم که پیرزن باز با یک مشت بادام سراغ راننده آمد، راننده از او پرسید چرا خودتان بادام‌ها را نمى‌خورید؟
پیرزن گفت چون ما دندان نداریم.
راننده که خیلى کنجکاو شده بود پرسید پس چرا آن‌ها را خریده‌اید؟
پیرزن گفت ما شکلات روى بادام‌ها را خیلى دوست داریم!